انا لله و انا اليه راجعون
تراژدى درگذشت و جانسپارى تعدادى از همشهريان عزيزم كه از طبقهى محروم، رنجديده و زجركشيده بودند، آسمان آبى و زمين سرسبز سردشت را در فصل سفيد و يکرنگ زمستان، سياهپوش نمود و مردم اصيل و نجيب اين ديار ديرين و باستانى كوردستان غرق ماتم و عزا شد كه البته چنين رويدادهايى، تنها نمايشگر گوشهى بسيار كوچكى از اقيانوس ناپيداى مصائب و مشكلات مزمن اين مردم در طول تاريخ است.
بنده ضمن عرض تسليت به مردم سردشت بهطور كلى و خانوادههاى داغديدهى اين عزيزان به ويژه، دلنوشتهاى را به منظور سهيم شدن در رنج و درد مردم ديارم تقديم مىدارم.
حماسهسرايى، قصيدهگويى، رماننويسى و فيلمسازى، از درد و رنج اين مردم، به راحتى مىتواند نويسندگان و كارگردانان آن را نامزد و حتى برندهى بزرگترين جشنوارههاى هنرى از جمله اُسكار كند. اما نبايد هيچوقت چنين چيزى را آرزو داشت و به آن راضى بود.
بهتر است افتخار ما اين باشد كه رسانههاى گروهى و شبكههاى اجتماعى، موفقيتها، شادىها، اختراعات و اكتشافات و نوآورىهاى ما را به تصوير بكشند و نه شكستها و ناكامىها و غم و اندوه ما را.
مردم سردشت مخصوصاً جوانان و نخبگان آن، لياقت و شايستگى دريافت بهترين مدالها و جوايز ارزنده را در رشتههاى مختلف علمى، ورزشى و هنرى دارند. شيون و زارى، مظلومنمايى و دنبال مقصر گشتن، هيچ كمكى به ما نخواهد كرد. آزموده را آزمودن خطاست. يقيين بايد كرد كه كس نخارد پشتِ من جز ناخن انگشت من!!
در حال حاضر صدها جوان نخبهى سردشتى در رشتههاى مختلف علمى، ورزشى، هنرى و تجارى در اين شهر و ساير شهرهاى ايران حضورى موفق و افتخارآميز دارند. دهها سرمايهدار كاركشته و هوشمند سردشتى در شهرهاى مختلف ايران سرمايهگذارى نموده و توانايى و شايستگى خود را به نمايش گذاشتهاند.
مىتوان از زواياى مختلف به واكاوى و تحليل و بررسى اين تراژدى و ساير رويدادهايى نگريست كه بارها در شهر ما تكرار شده و مىشوند ولى تقليل و كوتاه كردن و محدود نمودن علل و عوامل مختلفى كه باعث آفرينش و بازآفرينى اين وقايع مىشوند، به يك علت آن هم علت سياسى، ما را از دستيابى به ريشهها و خشكاندن آنها باز مىدارد.
گرچه موانع درونى و بيرونى بسيار زيادى براى گردهمآيى و همانديشى نخبگان علمى و دانشگاهى و فعالان مدنى وجود دارد و بارها نيز امتحان گرديده است، اما باز هم بايد امتحان نمود و به طور جدى به گفتوگو، تحليل و تعليل مسايل و مشكلات سردشت نشست و هيچگاه نوميد و مأيوس نشد و بهقول اديسون شكست و عدم توفيق را فقط كشف راهى دانست كه قرين توفيق نبوده است.
نخبگان و فعالان مدنى سردشت، بايد با همانديشى و پژوهشهاى توصيفى و ميدانى به دنبال كشف و ايجاد بسترهاى مناسب و تقويتكنندههايى باشند تا:
- سرمايهداران سردشتى به فكر سرمايهگذارى در منطقه و ايجاد اشتغال براى صدها نفر جوانِ مستعد و جوياى كار باشند. گرچه مىدانم سرمايه و تجارت از قواعد و قوانينى پيروى مىكند كه فاصلهى زيادى با آرمانگرايى و اخلاقى انديشيدن دارد؛ اما ممتنع و غيرممكن نيست.
- نخبگان و تحصيلكردگان سردشتى با قبول سختىهايى بيش از آن چه كه تا كنون ديده و لمس كردهاند، به جاى مهاجرت به ساير شهرهاى ايران در سردشت نقشآفرينى كنند.
- از ظرفيت و فرصت مهمى چون اولين شهر شيميايى جهان، به نحو احسن در جهت بهبود وضعيت معيشت و رفاه مردم سردشت استفاده شود.
- مردم سردشت با تلاش و كوشش هوشمندانه و خستگىناپذير، زمينه و سازو كارهاى لازم را براى حضور يكى از شخصيتهاى كارآمد و توانمند خويش تدارک ببيند تا در جايگاه حساس و سرنوشتساز مجلس شوراى اسلامى، درد و رنج و محروميت و شايستگى اين مردم را روايت كند و با سه ستون تخصص، تعهد و تجربه اعتماد سه ضلع مردم، حاكميت و نخبگان را جلب نموده و با اين پشتوانهى محكم و قوى، ارادهى مردم را نمايندگى كند. ضمن اينكه بنده از نمايندهى محترم فعلى در مجلس شوراى اسلامى انتقاد و گلايه دارم، اما نبايد ايشان را مسبب تمام مشكلات فعلى اين شهر دانست. زيرا سالهاى نه چندان دور، چندين دوره و به طور متوالى از خود سردشت نيز، نمايندگانى به مجلس راه يافته ولى نمىتوان آنان را در وضعيت امروز، سهيم نكرد و پاسخگو ندانست.
- بايد مردم سردشت، كسانى را به شوراى شهر بفرستند كه استانداردهاى لازم را براى ورود به اين نهاد بسيار مهم داشته باشند. معيارهايى چون: سابقهى حضور در نهادهاى مدنى، فعاليت در انجمنهاى مردمْنهاد، كار در ادارات دولتى و ارتباط با مسئولان و ارباب رجوع، نوشتن حداقل يك مقالهى علمى در مباحث و مسايل اقتصادى، جامعهشناسى، فنى، حقوق، مهندسى، مديريت و...، حضور در همايشها و تعامل با نخبگان و كارشناسان مجرب و باسابقه، مهارت كار تيمى و داشتن تفكر انتقادى، عدم سوءپيشينه و اشتهار به فساد و رانتخوارى كه البته اگر تشخيص اين مهم بر عهدهى مردم باشد، بسيار بهتر و كارسازتر خواهد بود.
- استفاده از فرصتها و تريبونهايى كه نخبگان، فعالان مدنى، معلمان و اساتيد مدارس و دانشگاه، و روحانيون محترم از طريق آنها ارتباطى مداوم و هدفمند با مردم و جوانان دارند، در راستاى ايجاد ساز و كارهاى لازم و آموزشهاى علمى و مستمر در حوزههاى كارآفرينى، كسب و كار خانگى، مديريت پول و سرمايههاى آشكار و نهان مادى و معنوى به مردم و جوانان اين شهر به اين اميد كه ديگر شاهد اين تراژدىهای تكاندهنده نباشيم. مگر فراموش كردهايم كه چند سال پيش ميلياردها تومان پول و سرمايهى بازاريان و تاجران سردشت توسط چند كلاهبردار حرفهاى به يغما رفت؟! يكى از علل عمده و اساسى اين معضل، عدم آشنايى و آموزش كافى تُجّار و بازاريان ما با فضاى كسب و كار و پيچ و خمهاى آن بود. نمىتوان قدرت و توان دولت و يا سهلانگارى و ناتوانى آن را در چنين مواردى ناديده گرفت اما اگر چارهاى جز تحمل اين نامهربانىها و سهلانگارىها نداشته باشيم، بهتر است كه نخبگان علمى و دانشگاهى منطقه به فكر شناسايى فرصتها، ظرفيتها و توانمندىهايى براى امرار معاش و تأمين درآمد در خود منطقه باشند تا بيش از اين، جان و مال و شرافت و حيثيت اين مردم اينگونه به تاراج نرود؟!
- هنر نخبگان و فعالان و كارشناسان، تبديل تهديدها به فرصتهاست. اين رويداد تلخ و اسفناک را با هوشمندى و درايت و فعاليت مستمر و برنامهريزىشده، مىتوان به يك فرصت براى متوجه نمودن دستاندركاران و مسئولان ذيربط در جديت و تسريع در برنامههايى تبديل كرد كه بارها وعدهى آن ها را از زبان مسئولان و نمايندهى محترم شنيده بوديم و ايمان بياوريم به اين كه خارجكردن سردشت از اين تنگنا، نيازمند عزمى جدى و مداوم و پرهيز از هرگونه سياسىكارى و جناحبازى است. زيرا جان و مال مردم در خطر است و نه فقط رفاه و توسعهى يك منطقه.
جلال معروفيان
دهم بهمن ماه نود و پنج

نظرات
خیرخواه
11 بهمن 1395 - 05:41"شيون و زارى، مظلومنمايى و دنبال مقصر گشتن، هيچ كمكى به ما نخواهد كرد" با این جمله نویسنده چندان موافق نیستم؛ به ویژه راهکارهای که ارائه داده است بسیار آرمانی و غیر واقعی است؛ چه ظلمی بالاتر از این که در قرن ٢١ دانش آموزی از راه کولبری امرار معاش کند؟ به نظرم تا واپسین رمق زبان و آخرین نای قلم باید از این تراژدی سخن گفت و عاملانش را رسوا کرد...